آنان که برای من با ارزشند
در جلوی چشمانم اند یا در قلبم
لبخند آنان که به من اعتماد کرده اند هنگامی که احساس تنهایی می کنم
آنان که مرا قادر ساختند تا زندگی کنم …تا زنده بمانم… وزندگی کنم در آینده
و فقط یک چیز ، اینکه دوســـتشان دارم
“دوســـتتان دارم …”
کیـــــــــم ججـــــونگ
گاهی ما انسانها بر سر دو راهی قرار می گیریم که ممکنه تصمیمات ما باعث تغییر سرنوشت خودمون یا اطرافیانمون بشه . خانم “هان ” هم در چنین وضعیتی بود . از یک طرف بعد از جدایی از همسرش کار در کارخانه برای امرار معاش و از طرف دیگر محبت بی پایانش به پسر تازه متولد شده اش . بعد از فکر کردن های طولانی بلاخره تصمیم خودش را گرفت ،پسر کوچکش را به خانواده ” کیم” سپرد . شاید هر کس دیگری جای او بود تصمیم دیگری می گرفت اما فرصت تمام شده بود . ” هان ججون” کوچک او دیگر عضوی از خانواده پر جمعیت “کیم” بود از حالا به بعد سرنوشت تازه ای برای او رقم می خورد .
” هان ججون” با هفت خواهر بزرگتر از خود در خانه آقای ” کیم” بزرگ شد و خانم و آقای کیم به هم قول دادند تا هیچوقت راز تنها پسرشان را بر ملا نکنند و او را مانند پسر خودشان بزرگ کنند بنابراین نام او از ” هان ججون” به ” کیم ججونگ ” تغییر پیدا کرد .
از همان ابتدای نوجوانی کیم ججونگ فکر ستاره شدن را در سر داشت . اما به نظر نمی رسید خانواده اش با این موضوع موافق باشند. مادرش معتقد بود برای اینکه آدم موفقی شود می بایست سخت درس بخواند . به همین دلیل ججونگ هیچ گاه در خانه تمرین خوانندگی نمی کرد گاهی بعد از ساعت مدرسه به کافی نت نزدیک مدرسه می رفت و در صورت نبودن مشتری به تمرین می پرداخت .
مادرش برای انکه فکر او را از این رویای بزرگ خارج کند به او گفت که برای خواننده شدن می بایست از شغل های نیمه وقت شروع کنی مثل پیک رستوران یا روزنامه فروشی …اما ججونگ بر خلاف تصور مادرش این حرف را باور کرد و مخفیانه با پای پیاده به طرف سئول راه افتاد . از ترس دزدها شب را در ایستگاه نخوابید و نزدیک دو شبانه روز بدون استراحت برای یافتن کاری نیمه وقت به راهش ادامه داد
ججونگ مجبور بود به دلیل سن کمش فقط روزنامه بفروشد .وقتی به دکه روزنامه فروشی رسید دیگر توانی برایش نمانده بود از صاحب دکه خواست تا کمی غذا برایش بخرد و اگر می تواند او را استخدام کند . صاحب دکه در صورت دادن آدرس خانه اش به او غذا داد . خواهرش که در سئول زندگی می کرد او را به خانه بازگرداند.
خانواده از شدت علاقه ججونگ به خوانندگی متعجب شده بودند . خواهر پنجمش بدون اطلاع پدر او را به سئول برد تا در آزمون خوانندگی شرکت کند . در اولین روز به آزمون نرسید اما در دومین روز آزمون از میان 5000 نفر شرکت کننده به عنوان بهترین چهره برگزیده شد
بزرگترین عضو گروه در ژانویه? 1986 در گونگ جو کره جنوبی به دنیا امد. گروه خونی او O مثبت است . عمیق و رک و بسیار خونگرم ، در آشپزی و تمیزی و دکوراسیون مهارت دارد و به دلیل اینکه پدر و مادرش معمولا در خانه نبودند آشپزی یاد گرفته گاهی تا 165 نوع غذا را همزمان سرو می کند . اشپزی برای اعضا گروهش را بیش از هر کار دیگری دوست دارد .
به عنوان خوش چهره ترین عضو شرکت اس ام انتخاب شد و تا به امروز این عنوان در بسیاری از نظر سنجی ها حفظ شده . ورزش مورد علاقه اش بدنسازی است
کیم ججونگ واقعا ادم خوش قلبی است به دلیل بزرگ شدن در بین هفت خواهر احساسات لطیف و پاکی دارد
خواهرش می گوید اگر اتفاقات دردناکی برایش بیفتد همه انها را تحمل می کند و دیگران را دلداری می دهد در عوض درست در زمانی که شما انتظارش را ندارید و اتفاق چندان بزرگی نیفتاده است احساساتش را بروز می دهد .
مهمترین چیز در زندگی اش محافظت از اطرافیانش است …بهترین دوست او یوچون است و شبها هنگامی که یوچون به تنهایی برای پیاده روی می رفته از پشت سر مراقب او می شده.شخصیت بسیار اجتماعی دارد و خیلی زود با دیگران ارتباط برقرار می کند معمولا با حضور او جو دوستانه ای در محل کارش به وجود می اید . از ناراحتی اطرفیانش بیشتر از خودشان غمگین می شود .توجه زیادی به طرفدارانش دارد و همه ی نامه ها و کادویشان را در اتاق مخصوصی نگه داری می کند.یک به یک آنها را باز می کند و صمیمانه از دیدنشان لذت می برد
یکی از بهترین لحظات زندگی اش زمانی بوده که طرفدار نوجوانی به او نامه داده و گفته بود به دنبال رشته تحصیلی خوب می گردد و ججونگ او را راهنمایی کرد پس از چند سال همان طرفدار در نامه ای عنوان کرده که همان رشته ای را که ججونگ به او پیشنهاد داده انتخاب کرده و ججونگ نیز به او در استخدامش کمک کرده بود.
کیم ججونگ با نام Youngwoong jaejoong فعالیت حرفه ای خود را آغاز کرد. Yong woong در زبان کره به معنای Hero یا همان قهرمان است و بدین ترتیب او نام بین المللی خود را Hero برگزید. تا همیشه قهرمان دنیای موسیقی باشد
مهارت ججونگ در صدای محکم و قدرتمند اوست.
در سپتامبر سال 2005 زمانی که برای رقص آهنگ Rising sun تمرین می کردند درناحیه زانو دچار کشیدگی شد و به همین دلیل در بیمارستان سئول بستری شده و تحت عمل جراحی قرار گرفت
در تاریخ 21 نوامبر سال 2006 مردی با نام مستعار هان دادخواستی علیه ججونگ ترتیب داد و اظهار داشت که پدر خونی ججونگ می باشد و خواستار اجرای قوانین شد. بدین ترتیب قرار شد برای اثبات ادعای اقای هان تست DNA گرفته شود. البته مشاوران حقوقی گفتند که چون قوانین فرزند خواندگی به درستی اجرا شده نتیجه آزمایش تغییری را به وجود نخواهد اورد.
آقای هان اظهار داشت که اصلا نمی خواهد منجر به رسوایی شود و یا از شهرت ججونگ سو استفاده کند.
در عکس العمل به این اتفاق ججونگ گفت: که او از زمان کودکی از پدر و مادرش جدا شده بوده و این یک شک بزرگ برای او بوده است . او با کمک مادرش توانسته در طی این مدت با مادر واقعی اش تماس داشته باشد و گه گاهی او را ببیند .و اضافه کرد که می خواهد همچنان با نام کیم ججونگ به زندگی خود ادامه دهد و قول داد که به 4 پدر و مادر خود احترام خواهد گذاشت
ججونگ به عنوان عضوی از گروه TVXQ در قسمتی از آهنگهای گروه بعنوان خواننده فعالیت داشته.او آهنگ “اینسا“ را برای سریال «عشق اول یک میلیونر» خواند و با کمپانی«گریس» برای ورژن ژاپنی آهنگ«فقط برای یک روز» همکاری داشت که در پنجمین آلبوم ژاپنی و اولین آلبوم گروه منتشر شد. ججونگ همچنین آهنگ” ماز/ کلمه کلیدی“را برای پنجمین و آخرین آلبوم تکی پروژه”تریک”خواند. او آهنگ “واسوریناید“را برای بیست و پنجمین آلبوم تکی”آسمان عزیز را ببویس” نوشت و آهنگسازی کرد که با آهنگهای 9095و9096(که آنها هم توسط ججونگ آهنگسازی شده بود) در چهارمین آلبوم ژاپنی“رمز سری“ تی وی ایکس کیو قرار گرفت.
در 30 دسامبر 2009 میکی و ججونگ آهنگ «رنگ ها/ ملودی و هارمونی» را به تنهایی آهنگسازی کردند که برای 35مین سالگرد «سلام کیتی»به عنوان کلیپ تصویری از آن استفاده شد. ججونگ آهنگ “عشق“را برای فیلم «پستچی بهشت» خواند که خودش نیز در این فیلم نقش بازیگر اصلی را ایفا میکرد.
در پست های بعدی شما را با فعالیت های انفرادی ججونگ و فعالیت های گروهی او در JYJ آشنا خواهیم کرد
همچنان با ما همـــراه باشـــید
موضوع مطلب :